جوان آنلاین: تحقیقات پلیس تهران درباره مردی که از یک سال قبل به طرز مرموزی گم شده در ارتباط همسر وی با مرد همسایه بررسی میشود.
چند روز قبل زن جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی شوهر ۴۰ سالهاش به نام پژمان شکایت کرد.
وی در ادعایی گفت: «شوهرم کارش آزاد است و به شهرهای مختلفی سفر میکند. مدتی قبل برای انجام کاری به شهرستان رفت و دیگر بازنگشت. از آنجایی که مسافرتهای کاریاش طول میکشید، ابتدا نگرانش نشدیم، اما الان مدتی است از او بیخبرم و نگرانش شدم و احتمال دادم برای او اتفاق بدی رخ داده باشد. درخواست کمک دارم تا شوهرم پیدا شود و من و فرزندانم از نگرانی نجات یابیم.»
یک سال و نیم قبل
با شکایت زن جوان، پرونده در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
مأموران در تحقیقات میدانی دریافتند پژمان از یک سال و نیم قبل به طرز مرموزی گم شده، اما همسرش پس از گذشت یک و نیم سال اعلام شکایت کرده است. آنطور که خانواده پژمان اعلام کردند آنها از سال قبل از پسرشان بیخبر بودند و هر زمانی برای دیدن او به خانهاش میرفتند همسرش ادعا میکرده پژمان برای کار به شهرستان رفته تا اینکه مشکوک میشوند و تصمیم میگیرند به پلیس خبر بدهند. همسر پژمان وقتی متوجه تصمیم خانواده شوهرش میشود پیشدستی میکند و زودتر از آنها به اداره پلیس میرود و اعلام مفقودی میکند.
مرد همسایه
از سوی دیگر بررسیها نشان داد پژمان و همسرش از چند سال قبل با هم اختلاف پیدا میکنند، همسایهها و بستگان آنها هم بارها شاهد بگومگو و مشاجرهای لفظی آنها بودهاند. همچنین در تحقیقات میدانی و فنی مشخص شد همسر مرد گمشده رابطه پنهانی با یکی از همسایهها به نام اردشیر دارد. بررسی پیامک و تلفنهای آنها نشان داد مرد همسایه از مدتها قبل به خانه پژمان رفتوآمد داشته و همزمان با همسر وی به صورت پیامکی و تلفنی رابطه پنهانی هم داشته است.
با به دست آمدن این اطلاعات، این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که زن جوان و مرد همسایه دسیسهای خونین برای پژمان طراحی و اجرا کردهاند.
بازداشت
بدین ترتیب مأموران مرد همسایه و همسر مرد گمشده را به عنوان مظنونان حادثه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. دو متهم در بازجوییها به ارتباط پنهانی اعتراف، اما ادعا کردند از سرنوشت مرد گمشده بیخبرند.
زن جوان در ادعایی گفت: «من با شوهرم زندگی خوبی داشتم، اما از دو سال قبل با هم اختلاف پیدا کردیم. در این مدت اختلافات ما بیشتر شد تا اینکه با مرد همسایه به نام اردشیر آشنا شدم. هر زمانی با شوهرم درگیر میشدم با او درددل میکردم. کمکم ارتباط ما بیشتر شد و گاهی هم دو نفری به پارک و خیابان میرفتیم. شوهرم یک سال و نیم پیش قرار بود برای کاری به شهرستان برود، اما ناگهان ناپدید شد، از طرفی ارشیر هم از اختلافات ما خبر داشت و الان خبر ندارم او از سرنوشت شوهرم خبر دارد یا ندارد.»
اردشیر هم در ادعایی گفت: «پژمان و همسرش ۲۰ سال است با ما همسایه هستند و در این مدت با هم ارتباط داشتیم و به خانه هم رفتوآمد میکردیم. مدتی قبل متوجه اختلاف او با همسرش شدم، بعد از آن همسرش هر زمانی مرا میدید از شوهرش گلایه میکرد. درددلهای او باعث آشنایی و رابطه پنهانی ما شد. رابطه ما ادامه داشت تا اینکه شش ماه قبل از اینکه پژمان گم شود با من ارتباطش را قطع کرد. تصور کردم او با شوهرش آشتی کرده و رابطهشان خوب شده، اما بعداً فهمیدم پژمان ناپدید شده است. من خبر ندارم برای او چه اتفاقی افتاده است.»
در حالی که شواهد و دلایل حکایت از آن دارد زن و مرد خیانتکار از سرنوشت مرد گمشده باخبر هستند، تحقیقات از آنها برای روشن شدن زوایای پنهان حادثه ادامه دارد.